ادبي
حسين ابويساني؛ الياس مخمي
المجلد 11، العدد 36 ، مارس 1437، ، الصفحة 53-74
المستخلص
هنرسازههاي ادبي از مهمترين مباحث مطرح در حوزة نقد ادبي، بهويژه علم بلاغت هستند که فرماليستهاي روس نيز به آنها توجه زيادي داشتهاند. لفظِ «هنرسازه» به مجموعه فنون بلاغي اطلاق ميشود که در عربي با اصطلاح «الفنون الأدبية» شناخته ميشود و در مطالعات فرماليسم به جاي "priem" روسي و "device" انگليسي به کار ميرود. اين مقاله ...
أكثر
هنرسازههاي ادبي از مهمترين مباحث مطرح در حوزة نقد ادبي، بهويژه علم بلاغت هستند که فرماليستهاي روس نيز به آنها توجه زيادي داشتهاند. لفظِ «هنرسازه» به مجموعه فنون بلاغي اطلاق ميشود که در عربي با اصطلاح «الفنون الأدبية» شناخته ميشود و در مطالعات فرماليسم به جاي "priem" روسي و "device" انگليسي به کار ميرود. اين مقاله با رويکرد فرماليسم روسي نوشته شدهاست. صورتگرايان روس معتقدند هنر در مرتبة نخست، موضوع سبک و تکنيک است؛ تکنيک علاوه بر اينکه شيوه است، موضوع هنر نيز هست؛ بنابراين «آنچه» نويسنده ميگويد مهم نيست، بلکه اينکه «چگونه» ميگويد اهميت دارد. همچنين آنچه صورتگرايان روس در ادبيات و هنر قابلمطالعه و بررسي ميدانند، فقط حوزة هنرسازههاست و نه چيز ديگر.
در اين مقاله سعي شدهاست ميزان مفيد يا غيرمفيد بودن هنرسازهها در دو سورة «بروج» و «غاشيه» بررسي شود، سپس با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي به بيان نقش اين هنرسازههاي بديعي در تعجببرانگيزي مخاطب، با تکيه بر مقولات چهارگانه فرماليسم روسي پرداخته شود.
مهمترين نتيجة مقاله نشان ميدهد بيشترين هنرسازههاي بهکاررفته در دو سورة يادشده، از نوع مفيد هستند که با توجه به ويژگيهاي آنها، در حوزههاي چهارگانه فرماليسم روسي يعني: ادبيت، فرم، جادوي مجاورت، و ساختار ساختارها، به شکل شگفتانگيزي نمايان ميشوند و درنتيجه باعث جذب و تعجببرانگيزي شنونده و خواننده ميشوند.